حمله تند «جوان» به قائمپناه؛ پزشک اسنپی نه، معاون دولتی بله؟

پس از اظهارات جنجالی معاون اجرایی رئیسجمهور درباره آینده حرفهای پزشکان، روزنامه «جوان» در یادداشتی تند و کنایهدار جعفر قائمپناه را هدف قرار داده و سخنان او را مصداق «انحصارطلبی صنفی» و «تعارض با قانون» دانسته است.
به نوشته این روزنامه، ریشه ماجرا به جملهای بازمیگردد که حساسیتها را برانگیخت: «قرار نیست پزشک تربیت کنیم که برود در اسنپ کار کند»!
نویسنده «جوان» در ادامه، با ادبیاتی کنایهآمیز این پرسش را مطرح میکند: «پزشک تربیت کنیم که برود معاون اجرایی رئیسجمهور بشود چطور؟! اگر تربیت پزشک برای حضور در بیمارستان و مطب است، چه تفاوتی هست بین اسنپ یا یک شغل اداری دولتی؟»
بخش مهمی از این یادداشت، به نقد مستقیم کارنامه مدیریتی معاون اجرایی رئیسجمهور اختصاص دارد؛ جایی که روزنامه «جوان» مینویسد: «هرچند یک پزشک از پس کار رانندگی اسنپ به خوبی برمیآید، اما در کارهای تخصصی مدیریت دولتی اتفاقاً خود جناب معاون اجرایی نشان داده است که هر کس پزشک است لزوماً مدیر اجرایی موفقی آنهم در سطح ملی نیست، حتی اگر در تمجید از رئیسان خود سنگتمام بگذارد.»
این روزنامه سپس به موضوع حساس افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی پرداخته و اصل مخالفت با آن را زیر سؤال میبرد. این روزنامه اصولگرا نوشته: «مسئله اصلی مخالفتها با سهمیه مصوب دانشجوی پزشکی، انحصار پزشکی در مطبهای خاص و پرنگهداشتن مطب است.»
جوان همچنین در واکنش مستقیم به سخنان قائمپناه، نوشته: «بهطور جدی برای توقف افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی ایستادهایم. برای چنین افزایش ظرفیتی اصلاً فضا و کلاس آموزشی مورد نیاز وجود ندارد. دانشجوی پزشکی، بیمار و تجهیزات میخواهد که شرایط آن وجود ندارد».
نویسنده سپس در لحنی صریح، این موضعگیری را مغایر با قانون دانسته و تأکید میکند: «اولاً چرا باید یک مقام دولتی صراحتاً با مصوبه قانونی مخالفت کند. دولت مجری قانون است، نه زیرپاگذار قانون. ثانیاً باقیحرفها که امکانات و بیمار نداریم، دروغ محض است!»
در ادامه، این یادداشت به مسئله «زیرمیزی» در نظام درمان نیز پرداخته و با اشاره به آمار سازمان نظام پزشکی، روزنامه جوان نوشته: «در سازمان نظام پزشکی هم کسی گفته است که «[فقط]۸درصد پزشکان زیرمیزی میگیرند». مسئله آماردادن مسئولان ما گاهی با یک اغفال یا فریب همراه است.»
بخش پایانی این یادداشت، لحنی تندتر به خود میگیرد و با اشاره به استفاده از بودجه عمومی برای تحصیل پزشکان، به این جمله صریح ختم میشود که «مردم مالیات و پول نفت و بیتالمال را نمیدهند که شما پزشک شوید و سپس یک کار اجرایی در دولت بگیرید که مانع افزایش دانش پزشکی خودتان و انجام درمان در بیمارستان شوید و به جای آن در وقتش در دفاع از صنف خود با قوانین مصوب مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی با جسارت مخالفت کنید. «ول» کنید این ماجراها را.»