مستند ترانه علیدوستی؛ از استقبال میلیونی تا تهدید امنیتی

مستند تازه پگاه آهنگرانی با محوریت ترانه علیدوستی، ظرف چند روز پس از انتشار توسط بیبیسی فارسی، میلیونها بار در شبکههای اجتماعی دیده و به سرعت به یک پدیده رسانهای بدل شد. همزمان با این حجم گسترده استقبال، اما با واکنشهای تند و انتقادی رسانههای اصولگرا نیز مواجه شد؛ رسانههایی که این مستند را نه صرفاً یک اثر هنری، بلکه بخشی از پروژهای سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران توصیف کردند. در این میان، خبرگزاری فارس با لحنی هشداردهنده و امنیتی، نسبت به پیامدهای احتمالی این مستند و بر ضرورت ورود قوه قضائیه تأکید میکند.
بیبیسی فارسی پس از مدتها فاصلهگیری از چهرههای پرحاشیه سینمای ایران، این بار سراغ ترانه علیدوستی رفت. روزنامه جوان به بازدید میلیونی مستند اشاره کرده و نوشته است که بیش از ۲۵ میلیون بازدید در شبکههای اجتماعی نشاندهنده نفوذ گسترده این مصاحبه در گروههای مختلف جامعه است. این موفقیت سریع، همزمان باعث شد که رسانههای اصولگرا با دقت بیشتری به تحلیل محتوا و پیامدهای آن بپردازند و زنگ هشدار را به صدا درآورند.
مستند یا پروژه سیاسی؟
روزنامه فرهیختگان در گزارشی با عنوان «پروژه بیبیسی؛ بدترین بازی ترانه علیدوستی» نوشت که مستند به جای مستندسازی واقعی، از پیش قهرمانی علیدوستی را تثبیت کرده و روایت او را بدون پرسش و نقد به نمایش میگذارد. از نگاه این رسانه، اثر نه تنها فرصت کشف واقعیت را از دست داده، بلکه به بیانیهای تصویری تبدیل شده که قرار است تصویری مطلوب از سوژه ارائه دهد.
همچنین، روزنامه خراسان بر نادیده گرفتن تکثر جامعه تأکید کرده و اشاره میکند که علیدوستی در مصاحبه خود، جامعه ایران و زنان آن را تکبعدی تصویر کرده و تجربههای شخصی خود را به عنوان تجربهای عمومی جا زده است. زنان محجبه، فعال اجتماعی و دیگر سینماگران نادیده گرفته شدهاند و این باعث سادهسازی یک جامعه پیچیده شده است.
روزنامه جوان نیز به نقد اخلاقی و اجتماعی پرداخته و جامعه را گرفتار آفت سلبریتیها معرفی کرده است؛ کسانی که به باور سردبیر «جوان» با کمترین سواد و تجربه، نقش هدایتگری دارند و گاه تقلیدوار دنبال میشوند. بسیاری از این سلبریتیها از بودجههای عمومی و نهادهای رسمی بهرهمند بودهاند، اما اکنون با ژست آزادی و اعتراض، مدعی نمایندگی مردم شدهاند.
فارس: تهدید علیه امنیت و ضرورت ورود قوه قضائیه
در میان این واکنشها، خبرگزاری فارس با رویکردی امنیتی و هشداردهنده، تأکید کرده است که این مصاحبه نه یک گفتوگوی شخصی، بلکه آغاز پروژهای سیاسی علیه کشور است. این رسانه با یادآوری تجربه «کشتهسازی» شبکههای معاند، نوشته است که حضور علیدوستی در این پروژه میتواند او را در معرض استفاده ابزاری دشمن قرار دهد.
فارس به صراحت خواستار حفاظت از جان ترانه علیدوستی و پیشگیری از هر حادثه احتمالی شده و از قوه قضائیه خواسته است تا به این تخلف آشکار واکنش قانونی نشان دهد. این رسانه معتقد است که بیتوجهی به چنین پروژههایی میتواند به تبدیل افراد به ابزار پروژههای تخریبی و آسیب به انسجام ملی بینجامد.
نمایش قهرمان و تولید بحران رسانهای
یکی از نکات برجسته در تحلیل رسانههای اصولگرا، موضوع «قهرمانسازی کمهزینه» و تبدیل اعتراض به نمایش رسانهای است. فرهیختگان نوشته است که مستند با حذف پرسشهای ناخوشایند، ترانه علیدوستی را به قهرمانی مطلق تبدیل کرده و تلاش برای بازسازی یک کنش سیاسی را به نمایش شخصی فروکاسته است.
از نگاه روزنامه جوان، این نوع پروژهها نه مسئولیتپذیری میطلبند و نه پاسخگویی، بلکه بیشتر ابزاری برای جلب توجه و تولید بحران رسانهای هستند. چنین پدیدهای، به جای نشان دادن واقعیتهای پیچیده، به تقلیل جامعه به یک روایت دوگانه و ساده تبدیل میشود.
یک تجربه پرمخاطب و جنجالی
مستند «ترانه» نشان میدهد که آثار پرمخاطب در شبکههای اجتماعی، همزمان میتوانند مورد استقبال گسترده مردم و نقدهای شدید سیاسی و اخلاقی قرار گیرند.
استقبال عمومی و بازدید میلیونی مستند، نشاندهنده علاقه مخاطبان به روایتهای شخصی و جنجالی است.
رسانههای اصولگرا، از فرهیختگان و خراسان گرفته تا جوان، بر نقد محتوایی و اخلاقی مستند تأکید کرده و آن را پروژهای سیاسی و ابزار القای بحران دانستهاند.
فارس، اما با رویکرد امنیتی، مسئله را فراتر از نقد هنری برده و خواستار ورود قوه قضائیه برای حفاظت از جان افراد و انسجام ملی شده است. هشدار این رسانه درباره مساله کشته سازی نیز بسیار معنادار و قابل تامل است.
در نهایت، مستند ترانه علیدوستی، نمونهای از تقاطع هنر، سیاست و رسانههای اجتماعی است؛ جایی که یک اثر هنری پرمخاطب میتواند تبدیل به منبع جنجال، تحلیل و حتی هشدار امنیتی شود و واکنشهای متفاوتی را از طیفهای گوناگون برانگیزد.